امروز با توجه به حجم وسیع سایت ها و اپلیکشین های ارتباطی مانند اینستاگرام ، تلگرام، سروش و سایر پیام رسان ها هریک از ما در معرض داده های وسیعی در زمینه موضوعات گوناگون قرار داریم که بدلیل ارائه این مطالب در قالب های چند رسانه ای و از سویی طراحی محیط های کاربری مشارکتی، علاقمندی و کنجکاوی نسبت به یادگیری تقویت می گردد. و بعبارت دیگر افراد در هر زمانی به دایره المعارفی آنلاین دسترسی خواهند داشت. اما شرط جذب و یادگیری اثربخش این داده ها در این دسترسی و مطالعه خلاصه نمی شود.
از سال های دور نظریه پردازان شناختی(اتکینسون[1]؛شیفرین[2]) فرایند پردازش اطلاعات در حافظه بشر را به 3 قسمت اصلی حسی، کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم کرده اند که برای دست یابی به یادگیری اثربخشی نیازمند ارسال داده های اطلاعاتی به حافظه بلند مدت هستیم.
در همین راستا فرایند یادگیری و یا بعبارتی ماندگاری اطلاعات، در مغز انسان را مستلزم توجه به هرم ساخت شناختی در ساختار حافظه میدانند . بعبارت دیگر اطلاعات یادگرفته شده بر اساس میزان جامعیت مطالب در ساختاری ثابت در مغز تقسیم بنده شده و همین تفکیک ساختار زمینه یادآوری اطلاعات را سبب می گردد.(1)
در ساختار این هرم ،کلی ترین مسایل و مفاهیم در راس هرم قرار دارند و مفاهیم و مطالبی که از کلیت و جامعیت کمتری برخوردارند در میانه هرم و بیشترین مقدار اطلاعات جزئی و دانش واقعیت های مشخص در قاعده این هرم واقعند
باتوجه به مطالب ارائه شده، شرط دست یابی به یادگیری ماندگار در ارتباط با اطلاعات وسیع ارائه شده در شبکه های مجازی، تمرکز و پردازش مطالب به منظور ارسال اطلاعات به هرم ساخت شناختی می باشد.
اما ابزار دست یابی و تقویت هرم ساخت شناختی در مغز چیست؟
ابزار دست یابی و بعبارتی وسیله ماندگاری اطلاعات در هرم ساخت شناختی، ایجاد ارتباط بین یادگیری جدید و دانسته های گذشته می باشد و این همان حلقه مفقوده اصلی در زمان مواجه با داده های وسیع شبکه های مجازی می باشد.
به بیان دیگر بدلیل فرصت کم و حجم بالا، زمان تمرکز مطالعه در حیطه های مشخص مطالعاتی از افراد سلب شده و مطالعه به سمت یادگیری طوطی وار سوق داده شده است، از این رو فرصت ایجاد ارتباط بین داده جدید با داده های گذشته و مرور آن ها ایجاد نمیگردد. به همین خاطر این داده ها به حافظه بلند مدت انتقال نیافته و در حافظه کوتاه مدت باقی می ماند. از سویی بدلیل محدودیت زمانی و ظرفیت کم حافظه کوتاه مدت در نگهداری اطلاعات ، منجر به فراموشی داده ها می گردد.
دلیل این فراموشی و انتقال نیافتن مطالب به حافظه بلند مدت را در مواردی نظیر عدم سازماندهی و مقوله بندی صحیح مطالب و یا ارائه بد و در نتیحه عدم دریافت و فهم اطلاعات می توان خلاصه نمود و در نتیجه این اتفاق، داده ها به هرم ساخت شناختی انتقال نمی یابد و یا در صورت انتقال به درستی در هرم طبقه بندی نمی گردد؛ از این رو منجر عدم بازیابی موفق اطلاعات و در نتیجه ایجاد پدیده نوک زبانی و یا ایجاد فراموشی های کوتاه مدت می گردد.(2)
در نتیجه برای کاهش خستگی ذهن (کاهش بار شناختی) و افزایش ماندگاری اطلاعات راهکارهای زیر ارائه می گردد :
1- تعیین حیطه های مطالعاتی مشخص
2- تمرکز و سازماندهی صحیح مطالب در هنگام مطالعه
3- بکارگیری راهبردهای یادگیری نظیر مرور، خلاصه نویسی ، طبقه بندی و ایجاد ارتباط بین مطالب جدید و گذشته
1. Mayer, RE. Multimedia learning-prinsip-prinsip dan aplikasi. Surabaya: ITS Press. Paas, F., & Van Merrie nboer, J. J. G. (1993). the efficiency of instructional conditions: an approach to combine mental effort and performance measures. Hum.Factors 2009; 35(4), 737-743.
2. Atkinson RK, Derry SJ, Renkl A, Wortham D. Learning from examples: Instructional principles from the worked examples research. Rev Educ Res 2000; 70(2):181-214.