ما در حال گذر از جامعة صنعت– محور به جامعة اطلاعات‐ محور، یا به عبارت دیگر گذر از دنیای فیزیکی به دنیای مجازی هستیم. ورود به عصر اطلاعات و زندگی اثربخش در جامعة اطلاعات– محور، مستلزم شناخت ویژگی های آن است. امروز مفهوم سواد دیگر خواندن و نوشتن نیست. (فرهادی.84)
آلوین تافلر می گوید در قرن بیست و یکم، بیسوادان آنهایی نیستند که نمی توانند بخوانند یا بنویسند، بلکه کسانی هستند که نمی توانند یاد بگیرند و بازآموزی کنند. تحولات سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در دهة اخیر، جهان را با یک بیسوادی‐ به تعبیر جدید‐ و نیاز همه گیر به بازآموزی و یادگیری مواجه ساخته است. روش های سنتی آموزش، دیگر پاسخگوی این حجم عظیم تقاضا برای آموزش نیست. نهضت سوادآموزی الکترونیکی به جای سوادآموزی متعارف، به عنوان یک راهکار برای گذر به جامعة اطلاعاتی مطرح شده است، با این تفاوت که اجرای آن به جای بیسوادان جامعه، در میان باسوادترین اقشار باشد. (همان)
با توجه به تحولات اخیر جهانی و ورود به عصر اطلاعات که در آن، دانش بالاترین ارزش افزوده را ایجاد می کند،سازمان ها را با چالش اساسی مبتنی بر رصد اطلاعات و ارائه پاسخ هوشمند در بازار رقابتی اطلاعاتی مواجه ساخته که تنها با بهره گیری از آموزش الکترونیکی می توان بر آن فائق آمد. و از سویی درک ضرورت تغییر در شیوه های انجام کار و لزوم ارائه پاسخگویی به تحولات محیطی تأثیر آن بر زندگی شغلی کارکنان، نیازمند تجزیه و تحلیل معنای آن تغییر است.(خوش نشین.93) روی آوری به یادگیری و آموزش به شیوه الکترونیکی در محیط کار را می توان پیش نیاز تغییر در گرایشات مشهود سازمان دانست.(همان) به دلیل جدید بودن مفهوم آموزش الکترونیکی در محیط های اداری، وسیع بودن طیف کاربران و نحوه ارائه آن، تعاریف مختلفی از آموزش الکترونیکی ارائه شده است.
در تعریفی جامع می توان گفت، منظور از آموزش الکترونیک یا مجازی نوعی فراگیری فراهم شده از طریق اینترنت است و ترکیبی از تحویل محتوا در اشکال متعدد، مدیریت تجربه فراگیری و اجتماع شبکه شده ای از فراگیران، توسعه دهندگان محتوا و متخصصان است.(حمیدرضا رضوانی . هادی درگاهی.1391) و این گونه است که فناوری می تواند نه بعنوان یک ابزار، بلکه به عنوان رویکردی نو در آموزش تلقی شود.(شفیعا.محمد علی.شاکری، آرنوش.1389)